میگویند با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد!
شما گوش نکنید، چون اگر چنین بود از منش و شخصیت هیچکس، چیزى باقى نمی ماند!
هر کس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش. نگذار برخورد نادرست آدمها، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند. اگر جواب هر جفایى، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد!
اگر نمی توانى آدم خوبه ى زندگی کسى باشى، اگر براى یاد دادن همان خوبى هایى که خودت بلدى، ناتوان هستی اگر خوبى کردى و بدى دیدى، کنار بکش اما بد نشو!
این تنها کاریست که از دستت بر می آید! تو آدم خوبه ى زندگی خودت باش و با وجدانت آسوده بخواب!
بعد از اینکه چندین سال پیاپی دانمارکی ها بهعنوان شادترین مردم جهان انتخاب شدند
همه به فکر افتادند تا راز این خوشحالی و شادی را درک کنند.
راز این شادی در یک فرهنگ قدیمی روژی و دانمارکی به اسم hyyge است.
فرهنگ هوگه راز زندگی آرام، صمیمی و دوستداشتنی مردم شمال اروپاست که باعث شده شادترین مردم دنیا باشند.
هوگه میگوید برای لذت بردن از زندگی؛ باید سرعت زندگی را پایین آورد
و از لحظهلحظه زندگی لذت برد.
حتی لحظههایی که بهنظر ارزشی ندارند. اما اصرار بر هنر یا توانایی «زندگی در لحظه» فقط مخصوص هوگه نیست و خیلی از فرهنگها و حتی مذاهب به آن تاکید کردهاند. پس چرا به نظر میرسد هوگه موفقتر عمل کرده است؟
برای اینکه هوگه به زندگی شما وارد شود؛ باید چند اصل را رعایت کنید که در کتابهای این فرهنگ هم به آنها اشاره شده و اجزای تشکیل دهنده هوگه هستند.
شمع:
مهمترین جزء فرهنگ و زندگی دانمارکیها شمع است!
برای شروع زندگی هوگهای، همین امروز تعداد زیادی شمع بخرید.
اصلا لازم نیست شمعهای گران قیمت بخرید.
بهتر است شمعهایتان از سادهترین نوع ممکن و تک رنگ باشند. فقط اگر به بو یا دود شمع حساسیت دارید، نوع بدون دود و بویش را تهیه کنید.
کتاب و مجله:
مردم اسکاندیناوی اهل مطالعه زیادی هستند و کتابها و مجلاتشان را با خود به رختخواب میبرند
و بهجای استفاده از گوشی، در آرامش و سکوت آخر شب به مطالعه کتاب میپردازند.
نوشیدنی_گرم:
نوشیدنیهای گرم جزء لاینفک هوگه است.
اگر دوست دارید به سبک دانمارکیها زندگی کنید؛ ماگهای رنگی و بزرگ و دوست داشتنی تهیه کنید و هر وقت احساس خستگی کردید یا بیحوصله بودید، خودتان ا به یک نوشیدنی گرم دعوت کنید: هر چیزی که دوست دارید؛ شیرکاکائو، دمنوش….
تکنولوژی ممنوع:
دانمارکیها از سر شب، کامپیوتر و گوشیهایشان را خاموش میکنند
و به کارهای دیگری میپردازند.
دوری از تکنولوژی و کتاب خواندن یا حضور در جمع، از مهمترین اجزای هوگه است.
لباس های گرم و نرم:
در کشورهای شمال اروپا بیشتر وقتها هوا سرد است.
لباسهای بزرگتر از سایز؛ پشمی، نرم و راحت برای یک زندگی هوگهای مورد نیاز هستند. مخصوصا جورابهای بلند و پشمی بامزه که میتوانید از بعضی مغازهها تهیه کنید.
مهمانی:
برخلاف تصور ما، اروپاییها خیلی هم سرد و ماشینی نیستند.
همین فرهنگ هم باعث شده که مردم شادی داشته باشند.
دانمارکیها خیلی اهل فضای مجازی نیستند و بهجای آن در مهمانی شرکت میکنند و یا کتاب میخوانند.
آنها حداقل هر ماه یک قابلمه پارتی برگزار میکنند که هر کس با غذای خودش در مهمانی حاضر شود یا آخر هفتههایشان را کنار یکدیگر به مهمانی میگذرانند. «بازی کردن» یکی از پایههای مهمانی دانمارکیهاست.
به خودتان جایزه بدهید:
در این فرهنگ، نباید حتما کوه جابهجا کنید تا برای خودتان جایزه بخرید. هر از گاهی چیزی که دوست دارید را برای خودتان بخرید. حتی اگر یک شکلات است. یا هر چند ماه یکبار؛ یک روز تا شب زیر پتو بمانید و لذت ببرید.
کار فقط در محیط کار:
دانمارکی ها هفته ای ۳۵-۳۳ ساعت کار میکنند. (البته کار مفید) ولی بعد از خروج از محل کار؛ به زندگی عادی برمیگردند و به مسائل کاری حتی فکر هم نمیکنند.
کاهش سرعت:
اگر از فرهنگ هوگه خوشتان آمده، قبل از همه اینها باید یاد بگیرید عجله را کنار بگذارید.
اگر به شمال اروپا سفر کرده باشید، حتما متوجه سرعت کم مردم شدهاید.
با کم کردن سرعت زندگی، کم کم میآموزید به هر لحظه به چشم یک موهبت نگاه کنید. یادتان باشد ما وظیفه داریم از هر لحظه زندگیمان لذت ببریم؛ در غیر این صورت این نعمت بزرگ را حیف و میل کردهایم.
دکتر رسول سادات
داستان جالبی وجود دارد دربارهٔ مردی که به سرعت و چهار نعل با اسبش می تاخت. این طور به نظر می رسید که جای بسیار مهمی می رفت. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: «کجا می روی؟» مرد اسب سوار جواب داد: «نمی دانم، از اسب بپرس!!!»
این داستان زندگی خیلی از مردم است. آنها سوار بر اسب #عادتهایشان می تازند، بدون این که بدانند کجا می روند. وقت آن رسیده است که کنترل افسار را به دست بگیرید و زندگیتان را در مسیر رسیدن به جایی قرار دهید که واقعاً می خواهید به آنجا برسید.
کتاب «اثر_مرکب» اثر دارن_هاردی
یه ظرب المثل قدیمی هست که میگه از توحرکت از خدا برکت.
البته درسته در حال حاظر تو کشور ما بدست آوردن همه چیز سخت شده ولی غیر ممکن نیست و اراده قوی و پشت کار نیاز داره و نباید از شکست ترسید و جا زد.
باید تصمیم قاطع بگیری و فکرتو روش بزاری تا موانع جلوت رو کنار بزنی.
واسه من هیچ وقت هیچ چیز راحت نبوده و واسه همه چیز حتی چیزهای ساده هم موانع بوده که اصلا فکرشم آزارتون میده. یعنی نمیدونم کدومشو مثال بزنم که متوجه منظورم بشین.
از ساخت خونه؟ از رفتن سر کار؟ از گواهینامه گرفتن؟ از خرید ماشین؟ از خرید زمین؟ از یه چیز ساده؟ از یه امضا ساده 5 دیقه ای که یک هفته طول کشید. یا ...
بعضی وقتی فکر میکنیم زندگی منم شده مثل این فیلمای شبکه جم که یارو قراره بره به یکی یچی بگه ولی اینقدر موانع سر راهش قرار میگیره (منظور همون کاریه که میکنن که فیلمو کش بدن) که 50 قسمت طول میکشه و آخر بلخره با کور و کمری شدن حرفشو میگه.
ولی هیچ کدوم نتونستن مانع من بشن.
درسته هنوز هست ولی از رو بردمش و الان کمتر جلوم قد علم میکنه.
تجربه نشون داده که خیلی از کسایی که الان تو زندگیشون موفق شدن یکشبه به دست نیاوردن و اگه زندگیشونو مرور کنین میبینن که حتی چندین بار شکست خوردن.
حالا برگردیم سر اصل مطلب.
خیلی از آدمای اطرافمو میبینم که میگن همش ساز منفی میزنن که نمیشه و نه و غیرممکنه و انجام شدنی نیست و من شانس ندارم, اول از همه اینکه وقتی خودت این جملات رو بکار میبری یعنی همون اتفاق باید برات بیفته.
دوما با یکجا نشستن و گفتن کلمه لنگش کن کاری انجام نمیشه.
سوما تو باید بخوای تا بشه.
تو اگه بخوای کاری رو بکنی مطمئن باش هر چی هم سر راهت باشه نمیتونه جلو اراده تو رو بگیره.
اگه یکجا استخدامی بخواد و از 1000 نفر 1 نفر هم بخواد تو میتونی. حالا بهانه پول و پارتی اولین حرفت هست. ولی اینو یادت نره تو اگه بالاترین امتیاز رو بیاری کسی نمیتونه حقتو بوخوره. اینارو که میگم خودم تجربه کردم. بودن کسایی که بهم خندیدن و گفتن هه اینو باش میخواد تهران دانشگاه قبول شه و با رتبه دو رقمی رفتم تهران. و دانشگاه ازادم تک رقمی بود. یا سر کار رفتنم همونجایی بود که میخواستم و هیچ پول و پارتی نداشتم.
از این به بعد هم باز برنامه میریزم و میرم جلو.
این داستان خواستن رو همه چیز صادقه.
یکی میگه من چرا ازدواج نمیکنم. اولین سوال اینه که تو واسه ازدواج کردن چکار کردی؟
یکی میگه کار میخوام. باید بپرسی تو چکار کردی تا شخصی اون کار رو که میخوای بهت بده؟
یکی میگه که من از فلانی خوشم میاد. خوب واسه به دست آوردنش چکار کردی؟ (البته تو این قضیه من زیاد وارد نیستم چون روابط دو طرف خیلی پیچیدست و من هنوز نتونستم از جنس مونث خوب سر در بیارم و بتونم خوب درکشون کنم) اگه باز دو طرف جنبه داشته باشن که بتونن با هم حرف بزنن شاید به جایی برسن. ولی خوب اینجا ایرانه.
میبینی که فقط یکجا نشسته و داره فقط بهش فکر میکنه نه میره بهش چیزی میگه نه کاری میکنه. پسرا که فقط عین بز نگاه میکنن و جرعت حرف زدن ندارن. دخترا هم که تازه طرف بهش نزدیک میشه میان کلاس میزارن و جفتک میزنن و طرف رو میرونن. بعد میگن که چرا اینجور شد.( البته این حرفها در مورد همه صدق نمیکنه و به شخصی توهین نکردم.)
و آدمها با یک دنیا حرف تو دلشون به زندگیشون ادامه میدن. خوب شجاع بودن سخته.
الان اگه یکی بگه نمیشه من میدونم که خودش نمیخواد. اونم شروع میکنه به دلیل آوردن و توجیح که به این دلیل و اون دلیل نمیشه.
ما آدما خیلی راحت خودمونو توجیح میکنیم. خیلی راحت.
و در آخر اینکه ما خیلی کارها میتونیم انجام بدیم به شرطی که بهانه رو کنار بزاریم. اگه جاییمون مشکل داره بوش بزنیم تا بتونیم به کار ادامه بویم و از کلمات نمیشه و غیر ممکنه و شدنی نیست و نه حالا بزار بعد و از فردا شروع میکنم دوری کنیم.
از همین الان بشین فکر کن رو کاغذ بیار برنامه زمانی بریز؛ بزار جلو چشمت و شروع کن هر چقدر میتونی برو جلو و پشت کار داشته باش تا به اون چیزی که میخوای برسی.
در ضمن اگه به دنبال منجی میگردی برو تو آینه رو نگاه کن.
دوستان معمولا بخشی از زندگی هستند و کمک میکنند زندگیتان کامل شود. ما میتوانیم دوستان زیادی در زندگی داشته باشیم اما بعضی از آنها سمی از آب درمیآیند. وقتی آدمها میگویند ” دوست سمی ” در واقع منظورشان کسی است که شما را جلوی دیگران خیط میکند تا جلب توجه کند یا کسی که به شما نارو میزند.
در این نوشتار ۸ نوع دوست سمی را میشناسید که شاید بخواهید از زندگیتان طردشان کنید:
۱. آدمهای همیشه متنفّر
دوست سمی دوستی است که سرشار از نفرت است، هرگز نمیتواند راضی باشد. آنها دوست دارند تقریبا دربارهی همه چیز نظرات منفی بدهند، مثلا دربارهی لباسی که میپوشید یا آدمهایی که با آنها صحبت میکنید.
آنها در بد نشان دادن چیزها و از بین بردن حالات مثبت شما خوب عمل میکنند. هرگز از انتخابهای شما خوشحال نمیشوند. گاهی دچار حسادت میشوند و هرگز بابت انتخاب خوبتان شما را تحسین نخواهندکرد حتی اگر عاشق آن باشند.
۲. آدمهای انگل صفت
ما معمولا یکی از آن دوستانی که دائما پول یا وسایلمان را قرض میگیرند و به ما وابسته است، داریم.
از چنین دوستی قطعا باید اجتناب کرد. اگر دوستی دارید که وسایلتان را از شما میگیرد و هرگز در قبال این کار شما لطفی در حقتان نمیکند، پس یک دوستی یکطرفه دارید.
۳. آدم های عیب جو
این نوع دوست هیچ کاری نمیکند جز اینکه ایرادات شما و دیگران را پیدا کند.
آنها همیشه چشم و گوش تیزی دارند برای دیدن کارهایی که انجام میدهید یا شنیدن چیزهایی که میگویید. اگر میخواهید چنین دوستانی را در کنار خود نگه دارید، میتوانید به شوخی چیزی بگویید مثل ” ببینیم میتوانی یک ساعت بدون گفتن چیزی منفی دوام بیاوری! ” هرچند اگر شما با این دوستان راحت نیستید و دائما حس احترام به خودتان را سرکوب میکنید، پس بهتر است از آنها دوری کنید یا آنها را از زندگیتان حذف کنید.
۴. آدم متقلب
دوست متقلب اغلب اهل مخفیکاری است.
چنین دوستانی در دستکاری کردن موقعیتها ماهر هستند و اغلب مشکلات زیادی برای به زبان آوردن دارند. بهتر است از این دوستان دوری کنید زیرا آنها برای آسایش خودشان چیزها را دستکاری میکنند.
۵. آدمهایی که از پشت خنجر میزنند.
آدمهایی که از پشت خنجر میزنند جلوی رویتان با شما خوب هستند. آنهای میتوانند کاری که کنند که از همراهی با آنها لذت ببرید و خوش باشید.
شما دوست دارید با آنها وقت بگذرانید و تشخیص دورو بودن آنها گیجکننده میشود، اما با شنیدن چیزهای منفی از دیگران، دچار یاس و افسردگی میشوید.
به چنین دوستانی فرصتی بدهید که از خودشان دفاع کنند اما برای فاصله گرفتن از آنها به اندازهی کافی جسور باشید.
۶. آدمهایی که وسط حرفتان میپرند.
این یکی دوستی است که شما را به خوبی میشناسد و میتواند ذهنتان را بخواند.
آنها به حدی به صحبتهای شما علاقه دارند که قبل از اینکه داستان را از شما بشنوند، وسط حرفتان میپرند و حرفتان را تمام میکنند در حالی که قبلا آن را نشنیدهاند.
آنها در ربودن مکالمات ماهر هستند.
عاشق حرف زدن هستند و به شما اجازهی صحبت نخواهند داد. آنها بیشتر از آنکه یک دوست بخواهند، نیازمند مخاطبی هستند که فقط به آنها گوش بدهد.
۷. آدمهای مقایسهگر
این نوع از دوستان همیشه زندگیشان را با زندگی شما مقایسه میکنند.
این “دشمنان دوستنما” نسبت به آنچه دارید، حسادت میورزند. از موفقیت شما خوشحال نمیشوند و دوست دارند در مسیر شما به سوی موفقیت، مانع ایجاد کنند.
دستاوردهای شما با برخورد آنها که میگویند “چندان هم کار بزرگی نکردی” تباه میشوند. چنین دوستانی میکوشند در تمام جوانب زندگی، چه دربارهی دوستی باشد و چه دربارهی کار، شما را پایین بکشند.
۸. آدمهای شایعهساز
برخی از آدمها از شایعه لذت میبرند. هر بار که آنها را میبینید، خبرهایی دربارهی سایر آدمها دارند. شما هرگز نمیتوانید اطلاعات شخصیتان را با این دوستان در میان بگذارید زیرا آنها در فاش کردن رازها نزد دیگران خبره هستند. چیزهایی که آنها دربارهشان صحبت میکنند، از نظر دیگران معمولا ناله و شکایت و گستاخی است. حتی ممکن است برای داستانهایی که از شما شنیدهاند، حقاالسکوت بگیرند.