بهشت
شنبه 29 مهر 1396 10:02
♨️ بالاخره رفتم بهشت نوبت من , قرار بود از روى پلى بگذرم , به باریکى مو و به تیزى لبه ى شمشیر . خودم مى دانستم مى افتم و افتادم , پرونده ام بعد از من افتاد زمین , طورى ام نشد , پرونده را کسى برایم خواند , ٽواب خیلى کم دارى اما گناه هم خیلى ندارى , روزه و نمازى را که نخواندى خدا بخشیده , یک شاکى خصوصى دارى اگر او رضایت...