مهاجر

مهاجر

دلنوشه
مهاجر

مهاجر

دلنوشه

ظرفیت





این جمله بو علی سینا را باید با طلا نوشت ..


که میفرمایند :

هر چیزی کمش دارو است 

متوسطش غذا است 

و زیادش سم است

حتی محبت کردن 

۱- هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن... حرمتها "شکسته" میشود.

۲- هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن... تبدیل به "وظیفه" میشود.

۳ - هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز... "بی ارزش" میشی...  


از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است... پس تا ذهنت را باز نکردی ، دهانت را باز نکن

عشق




داستانى کوتاه و واقعى وشنیدنى


♦️شخصی (در ژاپن) مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آن را نوسازی کند. (توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوار های چوبی هستند.) این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پیش فرو رفته بود .


دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد . وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد ! این میخ چهار سال پیش ، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !

اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت ، یک مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده ! چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است . متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد. در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟ همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یک دفعه مارمولکی دیگر ، با غذایی در دهانش ظاهر شد !


مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت . واقعا که چه عشق قشنگی ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ ! عشقی که برای زیستن و ادامه ی حیات ، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه کوتاهی نکرده بود !


اگه موجودی به این کوچکی بتونه عشقی به این بزرگی داشته باشه پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق همدیگه باشیم و شاید هم باید پایبندی را از این موجود درس بگیریم ، البته اگر سعی کنیم خیلی بهتر از اینها می توانیم چرا که باید به خود آییم و بخواهیم و بدانیم ، ‏که انسان باشیم ..



دوست




بعضی دوستیها 

مثل قصه ی حضرت نوحه، 

از ترس طوفان با تو هستند...!


بعضی دوستیها

مثل قصه ی حضرت ابراهیمه،

باید همه چیزتو قربانی کنی...!

بعضی دوستیها

مثل قصه ی حضرت موسی ست، 

یه کم که دور میشی ، یه گوساله جاتو میگیره..!

اما بعضی دوستیها هم 

همون جوری هستند که در معنی هستند؛

کاش یاد بگیریم که 

فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست...!

دوست داشتن امری لحظه ای ست، 

و داشتن دوست، استمرار

لحظه های دوست داشتن...

زیاد که باشی




زیاد که باشی ...

حکایت ما آدم ها…حکایت کفشاییه که …اگه جفت نباشند …هر کدومشون …هر چقدر شیک باشند …هر چقدر هم نو باشند.

تا همیشه …لنگه به لنگه اند .

چه رسم جالبی است !!! محبتت را میگذارند پای احتیاجت …صداقتت را میگذارند پای سادگیت …سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …و وفاداریت را پای بی کسیت …و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!

آدمها آنقدر زود عوض می شوند …آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است … زیاد خوب نباش …زیاد دم دست هم نباش .

زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی…آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …زیاد که باشی ، زیادی می شوی …


 

خنده




 خندیدن چگونه باعث شفای بدن و درمان بیماری ها میشود؟


وقتی پزشکان به "نورمن کازینز" گفتند که به بیماری بسیار خطرناکی مبتلاست اضافه کردند که هیچ کمکی نمی توانند به او بکنند و باید آماده باشد که بعد از دوره ای درد جانکاه از دنیا برود، کازینز اتاقی در یک هتل گرفت و هر فیلم خنده داری را که میتوانست پیدا کند کرایه کرد.


او بارها و بارها نشست و این فیلم ها را تماشا کرد و از ته دل خندید. پس از ۶ ماه خنده درمانی ای که خودش برای خودش تجویز کرد پزشکان در نهایت تعجب دریافتند که بیماری او کاملا درمان شده و هیچ اثری از آن نیست!!!


  این نتیجه حیرت انگیز باعث شد تا کازینز کتاب آناتومی یک بیماری را بنویسد و منتشر کند. سپس او پژوهش گسترده ای پیرامون کارکرد آندورفین ها آغاز کرد.


  آندورفین ها مواد شیمیایی ای هستند که وقتی می خندیم در مغز آزاد میشوند.

آن ها همان ترکیب شیمیایی مورفین و هروئین را دارند و ضمن این که اثر آرام بخشی روی بدن می گذارند، سیستم ایمنی بدن را تقویت می کنند. 


این امر توضیح می دهد که چرا آدم های شاد به ندرت بیمار می شوند و خیلی جوان به نظر میرسند در حالی که کسانی که مدام گله و شکایت می کنند اغلب اوقات بیمار هستند...!